شاید از سرمایه، تعریفات متعددی شده باشد. بدیهی است هر کدام از این تعریفات در حوزه خاصی کاربرد دارند (عمدتاً در حوزه اقتصاد).
اما حوزه بحث ما در اینجا، اقتصاد نیست. بلکه چیزی اعم (بزرگتر و کلی تر) از آن است. چیزی که گستره اش مساوی با همه زندگی انسان یا حتی شاید بزرگتر از آن باشد.
لذا اجازه بدهید در حوزه بحث خودمان، سرمایه را اینگونه تعریف کنیم:
«سرمایه، چیزی است که انسان امید دارد با آن بتواند به برخی از آرزوهایش برسد و برخی از مشکلاتش را رفع کند».
واقعاً اگر چنین امیدی به نبود، آیا انسان دنبال به دست آوردن سرمایه (حال، هر چه که باشد) می رفت و در حفظ و ازدیاد آن تلاش می کرد؟
تصور بکنید که انسان نتواند فرضاً با پول، هیچیک از مشکلاتش را رفع کند و یا به هیچیک از خواسته هایش برسد.
در چنین حالتی، آیا کسی دنبال به دست آوردن پول خواهد رفت؟ آیا پول برای کسی ارزشی خواهد داشت؟
سرمایه من، دوست داشتن ذریّه و اولاد حضرت زهرای مزضیه (سلام الله علیها) است.
اگر دو شیء در همه ابعاد شبیه هم باشند و فقط در یک بُعد با هم اختلاف داشته باشند، وقتی شما یکی از آنها را انتخاب می کنید و به آن الویت می دهید یا آن را بیشتر از شی مشابه اش دوست می دارید، در حقیقت به آن بُعد واحدی که آنها در آن با هم اختلاف دارند اهمیت داده اید. زیرا بقیه ابعاد در هر دو مشترک بوده است و از آن جهات تفاوتی با هم نداشته اند.
سید هم یک انسان است و از همه لحاظ ها شبیه بقیه انسانهای دیگر است (این را با مسامحه گفتم، چه بسا یک سید واقعاً با بقیه انسانها تفاوت های اصولی داشته باشد که فعلاً مجال بحث علمی در این زمینه نیست) با این تفاوت که فرزند علی (ع) و فاطمه (س) است.
وقتی شما یک سید را دوست می دارید، در حقیقت علی (ع) و فاطمه (س) را دوست داشته اید و این عین ایمان است که اگر تحلیل شود، به اصل توحید بر می گردد. لذا تلاش در جهت احترام بیشتر به سادات و دوست داشتن قلبی آنها و عرض ارادت به آنها به جمیع اشکال ممکن، تلاش در جهت نزدیکتر شدن به خداوند است و چه سرمایه ای بالاتر از این؟
ضمناً اگر کسی، فرزندان شخصی را دوست بدارد، آن شخص هم او را دوست خواهد داشت. من بارها دیده ام که مادرم، چقدر دوستان مرا دوست دارد و به خاطر اینکه آنها دوست فرزندش هستند، آنها را عزیز و گرامی می دارد.
لذا من راه « دوست داشتن سادات » را برای تقرب یافتن به اهل بیت علیهم السلام، بسیار حائز اهمیت می دانم و این عنصر را تنها سرمایه زندگی خود می دانم (دستم از عمل صالح و اخلاص خالی است و غیر از محبت فرزندان فاطمه (س)، چیز دیگری در بازار دنیا کسب نکرده ام).
راستی، سرمایه شما چیست؟
البته خوانندگان محترم می دانند که این مطلب، در حوزه مسایل فردی و جزئی است. در حوزه مسایل کلان و اجتماعی، باید اشخاص را بر مبنای ملاکهای ارزشی، احراز صلاحیت نمود و به مقتضای ان الله یامرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل عمل نمود.